انعکاس

آخرین خبر، سکوتی است که در شهر دهان به دهان می چرخد . . .

انعکاس

آخرین خبر، سکوتی است که در شهر دهان به دهان می چرخد . . .

درباره بلاگ

پیرزن‌هایی در هزارویک شب هستند که آدم‌های عاشق را به وصال می‌رسانند. البته این‌ها فرق دارند با پیرزن‌های مکاری مثل ذات‌الدواهی در حکایت ملک نعمان‌. این پیرزن‌ها با چند سکه چنان عزم‌شان را در وصلت عاشقان جزم می‌کنند که حتی سرنوشت هم کوتاه می‌آید و تقدیر عوض می‌شود. اگر چند تا از همین پیرزن‌ها توی شهر بودند، بین دستفروش‌های مترو، در شلوغی بازار، میان روزمرگی دیگران چقدر خوب می‌شد. آن وقت لابد آدم‌هایی مثل شمس‌النهار و علی بن بکار هم پیدا می‌شدند که شب و روز در عشق هم تب کنند. حتماً روزی چند بار در شعف چشم‌هایی که برای هم برق می‌زدند ما هم به زندگی امیدوار می‌شدیم و چیزهایی را باور می‌کردیم که حالا به رؤیا و به خیال می‌مانند. راستش شهر ما به قصه‌های عاشقانه نیازمند است و این را نمی‌شود در هیچ روزنامه‌ای آگهی کرد.

در واژه‌هایت چه خطابم کردی؟ در واژه‌هایت من گرم بودم بین جهانی که از بازوهای تو کمی کوچکتر بود. بازوهایت خط استوایی ست که دور شانه‌های من دایره‌ای می‌شود قد تصورم از زمین وقتی کوچک بودم. در واژه‌هایت من کجای دلت ایستاده بودم که لبخندم افتاده بود بر خورشیدی که دور چشمت هر ثانیه می‌چرخید و من در دقیقه، شصت بار دلم گرم می‌شد. در واژه‌هایت چه قدر خوشبخت بودم وقتی جهان قد کافه‌ای بود که تنها میزش برای من و تو رزرو شده بود. که من از راه برسم و ببینم تو پشت میز ایستاده‌ای با یک کاکتوس. کاکتوس کم می‌خواهد و بی انتظار می‌ماند. کاکتوس من بی توقع مانده است. در واژه‌هایت من بود و من بودم و من ... صدایم که کردی جنگلی در من رویش کرد. بخوان مرا که صدای تو سبزینه‌ی آن جنگل است.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۳/۲۵
زهرا اشرفی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی