۳۱ مرداد ۹۷ ، ۰۴:۵۰
غریق ابدی
اتاق بوی دلتنگی میدهد چون همه امور دنیا دلیل دارند غیر از این نوع خاص از دلتنگی. اندوهی که بر جانی نشسته، ترسی که در وجودی رخنه کرده، اضطراب و غصه، خشم و خشنودی، ردشان را که دنبال کنی به سرچشمهاش میرسی. این دلتنگی اما از دنیای دیگری میآید انگار که ناگهان تو را وسط برهوت زیستنات مچاله میکند. این دلتنگی همراه با غم غربت است و آدم را به خاطرههایی میبرد که در زندگی کنونی هرگز تجربهشان نکرده.
هوا تاریک شده بود که عود روشن کردم، نشستم بین شمعها و گوش سپردم به قشنگترین صدای دنیا؛ سکوت. و بعد کمکم حجم دلتنگی، دلتنگیِ بیدلیل و بیهوده آنقدر زیاد شد که موجهاش به طرفم میآمد و مثل اقیانوس بخشندهای آغوشاش را برایم میگشود و من کیام جز یک غریق ابدی؟
۹۷/۰۵/۳۱